دیدگاه اینجانب در مورد مسیرهای کلی سال ١٣٩٧ به صورت نکات زیر است، تا هماهنگی و سازش با منطق اقتصاد باز یعنی market economy ایجاد گردد:
١- شرکتها نباید هزینه های خود را با گرفتن وام مدیریت کنند.
٢- شرکتها باید استراتژی واضحی برای قیمتگذاری و کانال توزیع خود داشته باشند. فروش باید بصورت سبدی از نقدی (۵٠٪) و ماهانه (٢۵٪) و اعتباری (٢۵٪) باشد.
٣- شرکتها نمیتوانند بدون سود فعالیت کنند چون ایجاد سود خود انگیزه برای کارکنان و سرمایهگذاران میباشد. میزان سود یک شرکت باید همتراز با بهره بانکی باشد.
۴- هر شرکتی که هدف خود را بر اساس بقا بگذارد نابود خواهد شد. جنگ مساوی وجود ندارد. جنگ اقتصادی برنده و بازنده دارد نه صرفا زنده.
۵- شرکتها باید فرهنگ و اهداف خود را بر اساس اجرای دقیق برنامهها بگذارند بجای اینکه احساسی عمل کنند.
۶- کارآفرینان ما باید خود را با ابزارهای نوین رقابت و اتوماسیون آشنا کنند.
٧- شرکتها باید خود را بر اساس فرایندهای کلیدی طراحی کرده و حاشیهها را که شامل دوستی و سهلانگاری میباشد حذف کنند. تمرکز باید بر بهرهوری باشد و نه بهرهکشی.
٨- شرکتها باید فرایندهای حسابداری قدیمی خود را کنار گذاشته و خود را در چارچوب مدیریت سرمایه، مدیریت مالی و هوش اقتصادی تربیت کنند.
٩- شرکتهای ایرانی تمرکز خود را بر هوش هیجانی و اجتماعی گذاشتهاند. سه مکمل دیگر وجود دارد شامل هوش اقتصادی، هوش کسب و کار و همچنین استعدادهای ذاتی بالا. این هوشها باید در سازمان طراحی شوند تا سازمانها قابلیت رقابت داشته باشند.
سال آینده سال تمایز بین برندگان و بازندگان است و نه ترس و نگرانی.
پروفسور نجاتی گیلانی